شاياشايا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

شاياجون

عزیز دلم خاله جون ...

شایا خاله جون   دلم نیومد محبتی که در قلبم کاشتی رو بیان نکنم عزیزم انقدر دوست داشتنی هستی که دیگه با شیرین زبونیات قند و تو دل همه آّب میکنی... وقتی منو میبینی و ابراز محبت میکنی و با لهجه کودکانت منو صدا میکنی و خخخخخخ میگی میخوام تمام وجودت رو غرق بوسه کنم گلم بیصبرانه منتظر بزرگ شدنت هستم و خوشبختیت رو از خدای منان خواهانم   ...
14 آذر 1391

از هرچه بگذری سخن دوست خوشتر است

شایا جون احساسم اجازه نمی ده جملات منطقی بر زبان جاری کنم چون تو در دل منی. نیروی نفوذی در قلب منی به نظر تو وقتی قدما می گن تو مغز بادامی میشه که پوست بادام رو هضم کرد؟!!! به هرچی می خوام فکر کنم نمی تونم چون از نظرم محو نمی شی. عشق من از هرچه بگذری سخن دوست خوشتر است پس بهتره که به چیزی غیر از تو فکر نکنم. ...
7 آذر 1391

خدا را شکر که لذت عشقت نصیبم شد

شایا جون خداوند بزرگ را برای الطاف بی نهایتش نسبت به بندگان و مواهب بیشمارش هرچه شکر کنی باز کم است از زمانی که تو به جمع ما اومدی مزه زندگی فرق می کنه! زیبایی های دنیا خیلی پر رنگه! خوشی های زندگی خیلی زیاد شده!  واقعا از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به درآید؟!!!!!   ...
7 آذر 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شاياجون می باشد